عشقم امیرمهدیعشقم امیرمهدی، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
مامان وروجکمامان وروجک، تا این لحظه: 30 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
بابای وروجکبابای وروجک، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره
عشق آسمونیه من وباباعشق آسمونیه من وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

امیر مهدی ثمره ی عشق ما

هفته 17

سلام مسافر کوچولوی من! این روزا همه میگن شما دخملی! البته من شوخی میکنم ولی واقعیتش اینه که ميخوام بزرگ كه شدی بشی مونس مامان  و جاي خواهر نداشته ام رو پر كنی. وای که دلم قَنج میزنه برای اینکه بشینی روی پاهام و موهای نازت رو برات شونه کنم.. ببافم.. .....البته چیزه دیگه ایی نمونده 17 شهریور وقت سونوگرافی دارم واسه تعیین جنسیتت هرچی باشی منو بابایی عاشقتیم وبی صبرانه منتظره اومدنت هستیم ...
31 مرداد 1393

همه ی دنیای من

سال 93یکی از بهترین سالهای عمرم بود. درست از همون ماه اول سال 93 زندگی شیرین ما رنگ و بوی تازه ایی گرفت 25 فروردین برای اولین بار به خونه خدا  رفتیم ... واواسط اردیبهشت بود که شما اومدی تو دلم یکی ازمهم ترین آرزو های زندگیم داشتن شما بود مامانی... 30 اردیبهشت روز تولد بابایی فهمیدم که شما ثمره ی زندگیمون شدی...از اونجا بود که لحظه لحظه زندگی شیرینمون با وجود شما شیرین تر شد... بابایی حسابی مراقبه هر دومون هست و نمیذاره آب تو دلمون تکون بخوره... من از اوایل تیر کمی بد غذا شدم کمی که چه عرض کنم خودم دوست ندارم چیزی بخورم اما بخاطر شما و به زور باباجون سعی میکنم به خودمون دوتا برسم... نفسم چهار ماه اول زندگیت تو دل مامانی تموم شد ...
31 مرداد 1393
1